کتاب «مردی که دو بار مرد» نوشته ریچارد آزمن با ترجمه محدثه احمدی، اثری جنایی و معمایی است که از نشر نون منتشر شده و در آن، نویسنده داستان 4 دوست بازنشسته را روایت می کند که سعی دارند پرونده های جنایی را حل کنند. این 4 نفر، الیزابت مأمور سابق MI5، ران رهبر سابق اتحادیه کارگری، ابراهیم روانپزشک بازنشسته مصری و جویس پرستار بازنشسته است. قهرمانان داستان که سالمندان دهکده کوپرزجیس هستند، قصد دارند مدتی را در آرامش بگذرانند، اما یک اتفاق همه چیز را به هم می ریزد. یکی از دوستان سابق الیزابت که او هم مأمور مخفی است از الیزابت درخواست کمک می کند. این مرد که در ابتدای داستان، مخاطب چیزی درباره او نمی داند به دزدی الماس هایی با ارزش 20 میلیون دلار از یک جنایتکار متهم شده و حالا تحت تعقیب است. قاتلانی حرفه ای به دنبال او هستند؛ افرادی که برای کشتن چند پیرمرد و پیرزن حتی پلک هم نمی زنند و از هیچ جنایتی ابا ندارند، اما گروه دوستان بازنشسته تصمیم دارند از دوست الیزابت محافظت و معمای دزدی را حل کنند. اعضای این گروه هفتادساله ها می خواهند قبل از رسیدن جنایتکاران آنها را پیدا کنند و حتی امیدوار هستند الماس ها را هم بیابند!
در بخشی از این کتاب می خوانیم: «نگاهی به ساعتش می اندازد. 3 ساعت چه زود گذشت! باید به خانه برگردد. سرش پر از ماجراجویی است؛ اوّل به جویس می گوید باید سگ بخرد و بعد هم ماجرای دستگاه پرداخت خودکار را تعریف می کند. حتماً جویس خودش خبر دارد. شاید هم برخلاف ابراهیم، با فناوری شان آشنا نباشد. وقتی در زندگی غرق می شوید، زمان زود می گذرد.»





